English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (668 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
status U کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
status U ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status U یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
devices U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
header U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
headers U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
aspect U کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspects U کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
mastered U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
processor U کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
requesting U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
wait condition U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
polled U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
poll U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
polls U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
readme file U فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
RFC U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
paddles U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddled U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddle U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddling U وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
bugged U اطاق یا شیئی که حاوی یک وسیله استراق سمع پنهانی باشد
quiescent U وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
aliens U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien U وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
bells and whistles U خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
ip U شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
exponents U کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
exponent U کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
header U بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers U بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
peripheral U مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
logograph U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logogram U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
thesauruses U فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
thesaurus U فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
introductory word U کلمهای که در اغازجملهای بکاربرده شودو معنی ویژهای نداشته باشد
homonym U کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
homograph U کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
id U کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
RIFF U فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
operation U ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
CD U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CDs U وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
peripheral U قطعه خارجی پردازنده مرکزی که حاوی خصوصیات جانبی است
flags U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
flag U ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
frequently U صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
clocks U خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
clock U خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
comp U نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
units U وسیله جانبی
accessory U وسیله جانبی
unit U وسیله جانبی
devices U وسیله جانبی
device U وسیله جانبی
ancillary equipment U وسیله جانبی
input/output U وسیله جانبی
i/o U وسیله جانبی
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
condition U ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
zero wait state U وضعیت یک وسیله
DSW U کلمه داده که از وسیلهای که حاوی اطلاعات وضعیت فعلی اش است ارسال میشود
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
failure U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
computer interface unit U وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
interrupting U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
failures U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
interrupts U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
sub- U کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
interrupt U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
registers U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
register U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
registering U ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
operand U عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد
executable file U فایلی که حاوی برنامه باشد و نه داده
multi U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi- U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
controllers U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
auxiliaries U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
auxiliary U پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
peripheral U فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
solid-state U وسیله ذخیره حافظه با وضعیت ساکن
punch U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
help U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
punched U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
helps U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
helped U تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
questionnaire U نامه یی که حاوی طلب اطلاع در موردموضوعی باشد
questionnaires U نامه یی که حاوی طلب اطلاع در موردموضوعی باشد
enhancement U امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
PCMCIA U حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
statement U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
hexadecimal notation U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
thread U فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
threads U فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
statements U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
op register U ثباتی که حاوی کد عمل دستور در حال اجرا باشد
hex U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
panel U یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
plotters U وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
panels U یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
handler U بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
s 00 bus U یک وسیله استاندارد اتصال میان برخی ریزکامپیوترها وتجهیزات جانبی
integral U وسیله جانبی یا طرح خاصی که در سیستم نصب شده است
customers U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
handlers U بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
plotter U وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
customer U شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
registers U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering U ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
operation U بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
pens U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penning U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
penned U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
takedown U مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
pen U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
PCU U وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد
i/o U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
envelope U وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
envelopes U وسیله جانبی مخصوص به چاپگربرای چاپ یک پاکت نامه ونه یک ورق کاغذ
sectors U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
secondary U کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
enquiry U کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
counterintelligence survey U بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
radial transfer U انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
takedown U حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
stationery U شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
identity U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
identities U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
switches U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
switch U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched U وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
compressors U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
at all events U بهر وسیله که باشد
ends U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
input/output U اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
ended U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
transfers U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com